dastanak

dastanak

Stay with us
dastanak

dastanak

Stay with us

ادرس ...

ادرس ...




مرد در یک بزرگراه دنبال ادرسی میگشت اما متاسفانه نه تابلوی راهنمایی وجود داشت و نه رهگذری که


بتواند مسیرش را بیابد . در این اثنا چشمش به پیرزن و پیرمردی که کنار باغی نشسته بودن افتاد .راننده 


کنار انها توقف کرد و پرسید :ببخشید!می خواهم به محله ی دزماین بروم و خیلی هم عجله دارم می توانید 


کمکم کنید ؟پیر زن گفت نمی دانم دزماین کجاست راننده بلافاصله پشت فرمان نشت و راه افتاد پس از 


طیمسافتی در اینه دید که پیر زن برایش دست تکان میدهد . با خود گفت حتما یادش افتاده دزماین 


کجاست . او پس از پیمودن بیست کیلومتر به اولین دور برگردان رسید و نزد پیرمرد و پیر زن بازگشت .


پیر زنبه راننده گفت : راستی از شوهرم پرسیدم او هم نمی دانست درماین کجاست ......!!!!!!!!!!!!