dastanak

dastanak

Stay with us
dastanak

dastanak

Stay with us

دستمزد !!!!

گرگ به صورت کاملا شانسی با یک شام خوشمزه رو به رو شد. جستی زد و حیوان را شکار کرد .


گرگ به هیچ عنوان نمی خوست تا وعده ی خوشمزه ی خود با با کسی قسمت کند لذا سعی 


میکرد سریع تر غذایش را به اتمام رساند که تکه استخوانی در گلویش گیر کرد . گرگ هر چه 


سرفه کرد و آب نوشید اثری نداشت با خود گفت اگر نتوانم استخوان را از گلویم خارج کنم دیگر


نمیتوانم غذا بخورم و از گرسنگی خواهم مرد .در همین لحظه یاد مرغ ماهیخواری افتاد که 


که همان نزدیکی ها زندگی میکرد .


نزد پرنده رفت و گفت:توگردن بلندی داری .سرت را در گلویم فرو ببر و استخوان را بیرون بیاور


پاداش خوبی به تو میدهم .


مرغ ماهی خوار در یک چشم به هم زدن استخوان را بیرون آورد و دستمزدش را خواست .


گرگ خندید و گفت :تو خوش حال نیستی که سرت را در دهان من فرو بردی و الان زنده


وسالم هستی ؟ این هم دستمزد امروز تو .!!!!!